|
با دوســـــتم رفته بودیم سفره خونه یه دختر پسره هم اومده بودن.
از رفتارشون معلوم بود باهم دوست بودن. پسره پشتش به من بود
ولی دختره روبه من/معلوم بود پسره بدجور عاشق دخترس.
اولش یکم بانگاه بادختره حرف زدم.
بایه کاغذ بهش اشاره کردم اونم بایه نگاه تایید کرد وقتی خواستن برن پسره رفت
جلو که حساب کنه منم خیلی سریع کاغذ و دادم
به دختره توی کاغذ براش نوشته بودم :خیلــــــــــــی پســــــــتی...
نظرات شما عزیزان: